نوروز جمشیدی
و جهان آرمانی
سر سال نو هرمز فروردین بر آسوده از رنج تن ، دل ز کین
چنین جشن فرخ از آن روزگار به ما ماند از آن خسروان یادگار
چنین سال ، سیصد همی رفت کار ندیدند مرگ اندر آن روزگار
ز رنج و زبدشان نبود آگهی میان بسته دیوان بسان رهی
به فرمان مردم نهاده دو گوش ز رامش جهان پر ز آوای نوش
شادباش «هستی» برای سال نو ، به خوانندگان ارجمند و همه مردم ایران
آرزوی سالی همراه با بهروزی و امید و نوید و آسایش