عنوان:
مرزهاي ناپيدا
خلاصه:
اين وطن مصر و عراق و شام نيست
اين وطن جائي است كاو را نام نيست
«مولوي»
«مرزهاي ناپيدا» مجموعة چند مقاله است كه در كنار چند كتاب ديگرم بر يك خط حركت ميكنند. همگي با خلوص و خضوع برگرد كشورعجيبي كه ايران نام دارد، طواف ميكردهاند.
در پيشگفتار كتاب آمده است:
- «من اين موهبت را يافتهام كه جزو نسلي باشم كه در يكي از جنبانترين و پر معناترين دورانهاي اين سرزمين زيستهاند. گوئي كلّ تاريخ ايران در اين پنجاه ساله خلاصه شد و در برابر چشم قرار گرفت، و هنوز ماجرا تمام نيست.»
- «به نسبت زود، بارقهاي بر دلم تابيد كه بينديشم كه متعلّق به كشور بزرگي هستم، و چون جلوتر آمدم، بريقينم افزوده شد كه با دياري مظلوم و نامآوري ناشناخته سروكار دارم.»
- «از آن پس اين آرزو و اين دلمشغولي مرا ترك نگفته است كه اين كشور نارسيده به كام، سرانجام روزي در پايگاهي كه سزاوار آن است بنشيند، و اين مردم كه عليرغم حادثات، بر سر هم ذات نجيبانهاي دارند، جوّ مناسبي بيابند تا اصالت و استعداد خود را به بروز آورند.»
- «هر قوم كهنسالي - كه ايراني يكي از آنهاست - از آنجا كه مداومت تمدّني خود را نگاه داشته، رمزي در كارش است، و اين يك «جوهرة حياتي» است. نميتوانم بگويم چيست و چه نامي بايد بر آن گذارد. آن، مجموع استعدادها و چارهگريهائي است كه حيات ملّي ملّتي را از فرو افتادن باز ميدارد. چون به تاريخ دراز اين كشور نگاه كنيم، آن را جابهجا و گاهبهگاه در افول يا درخشش ميبينيم. ميرود و ميآيد. از ديدگاه بدبينانه موارد دلسردكننده هست، اماّ در كنارش ديد خوشبينانه نيز بي نصيب نيست.»
«طيّ چهل سالي كه گذشت، در نوشته هايم بر گرد اين «جوهر حياتي» تنيدهام. آرزو و انتظارم آن بوده است كه آن را سرسبز بيابم، و در طلب اين سودا در آنچه ميبايدم گفت دندان روي جگر نگذاردهام. اگر گاهبهگاه، ميبايست به ابهام و اجمال و كنايه حرف بزنم، تورياي بوده است بر چهرة سخن، تا به دست گزمه نيفتد.»
- «آنچه از آن خشنودم آن است كه هرگز، حتّي در لحظههاي تلخ، راجع به حقانيّت ايران ترديد به خود راه ندادهام.»
پيشگفتار كتاب اينگونه خاتمه مييابد:
- «ايران به همة مردم آن تعلّق دارد، خاصّه به جوانسالاني كه آينده را در برابر دارند، و اگر اين فكر براي كساني باشد كه «خير مملكت همان است كه خير ماست» بايد مشفقانه به آنان گفت كه «روزگار حساب گيرندة بيگذشتي است.»
(چاپ نخست به صورت كتاب 1376، انتشارات يزدان)
آنچه در اين كتاب آمده است
سرآغاز
مرزهاي ناپيدا
پارس، نخستين امپراطوري جهاني
جدال با تاريخ
قلم و آنچه مينويسد...
آيا كسي به فكر تهران هست؟
چند و چون راًي2 خرداد
سياست، فوق سياست، شبه سياست
همه چيز را همگان دانند
خراسان، توس و فردوسي
چرا فردوسي ، چرا توس ؟
چند يادداشت ديگر
- انصاف را ارزان نفروشيم
- جوانان، آموزش و فردا
- شكسپيرو فردوسي
- زبان فارسي
هوا و صفاي تهران
- تزلزل اخلاقي
- اگر نان زبان ميداشت...
تمامی حقوق این سایت متعلق به دکتر محمد علی اسلامی ندوشن میباشد.
طراحی و برنامه نویسی:
محمد ریاضی
،
مهدی ولیخانی